FW بحثی را در مورد حداکثر رساندن ارزش شرکتهای سبد سهام خصوصی بین ویلیام شرر ، مدیر عامل Houlihan Lokey ، Uwe Väth ، شریک PWC و مت سونداگ ، مدیر ارشد West Monroe Partners ، تعدیل می کند.
FW: آیا می توانید برخی از خطرات اصلی را که بر مدیریت استراتژیک شرکت های نمونه کارها در طول چرخه سرمایه گذاری تأثیر می گذارد ، بیان کنید؟
Väth: در تجربه ما ، خطرات اصلی تمرکز بازار محدود و یک رویکرد مدیریتی "دست و پا" است ، به ویژه در زمینه های عملیات و فروش. خطرات اضافی شامل استخراج پول بالا و سرمایه گذاری بالا است. تمرکز بازار باریک ، شرکتهای PE را در برابر نوسانات بازار آسیب پذیر می کند و می تواند به داستان خروج و شهرت شرکت نمونه کارها آسیب برساند. اگر "کنترل" موجودیت ، "روز اول" برنامه ریزی و "100 روز اول" انتقال بدون نظارت باقی بماند ، می تواند باعث شود ارزش آن به طور غیر ضروری نابود شود. این امر به ویژه در شرایط بی ثبات بازار صادق است. استخراج پول بالا می تواند پتانسیل سرمایه گذاری آینده را که می تواند منجر به سرمایه گذاری شود ، محدود کند و بنابراین ، کمبود ایجاد ارزش در مراحل تثبیت و رشد چرخه سرمایه گذاری.
SONDAG: من چهار خطر اصلی را برجسته می کنم. اول ، خطر بزرگی وجود دارد که از کنترل همه افراد خارج است - این اقتصاد بودن و اینکه چگونه ممکن است یک کندی بر آنها تأثیر بگذارد. همه شرکت ها باید یک برنامه بازی برای مبارزه با اقتصاد کند داشته باشند. دوم ، بسیاری از شرکت ها استراتژی اشتباه را در دست دارند. حتی بهترین اجرای استراتژی اشتباه منجر به عملکرد ضعیف در طولانی مدت خواهد شد. سوم ، بسیاری از شرکت ها برای ماندن به نوآوری بسیار متکی هستند. و بیایید با آن روبرو شویم ، ادامه موفقیت نوآوری یک کار بسیار سخت است - فقط به اپل فکر کنید. سرانجام ، بسته به نوع تجارت ، دارایی سرمایه انسانی می تواند یک خطر اساسی باشد. هنگامی که اکثر دارایی های شرکت در پایان هر روز از آسانسور پایین می روند ، این یک خطر بزرگ است که نیاز به توجه مداوم دارد.
FW: در مرحله قبل از خرید چه نقشی دارد؟چه عواملی خطر می تواند به طور بالقوه ارزش قبل از بسته شدن را داشته باشد؟
شرر: خریداران عمیق و بصیرت آمیز خریدار قبل از خرید برای درک مشاغل به دست آمده ، خطرات فرض شده و در نهایت ، قیمت پرداخت شده بسیار مهم است. علاوه بر این ، این می تواند به عنوان پایه یا چارچوبی برای برنامه عمل بسته شدن 100 روزه یا مشابه-پس از آن باشد. درایورهای ارزش کلیدی باید شناسایی شوند و مراحل اقدام احتمالی برای اجرای مدیریت مشخص شوند. جالب اینجاست که ما می دانیم که حتی قبل از شروع دقت خریدار ، فرآیند دقت کافی فروشنده برای فروش می تواند ارزش را هدایت کند. پیامدهای این کار شامل جمع آوری یک اتاق داده با پاسخ های متفکرانه به نگرانی است که یک خریدار احتمالاً دارای و مستند سازی کاملاً تنظیم شده در نتایج مالی گزارش شده است. در حالی که در اروپا رایج است ، حفظ فروشندگان مشاوران شخص ثالث برای تکمیل و بهبود این تلاش فقط در آمریکای شمالی آغاز شده است.
Sondag: بیایید با کوشش عملیاتی شروع کنیم. نقش اصلی کوشش عملیاتی ارزیابی بلوغ عملیات به منظور برآورد آیا می توان ارزش اضافی را از طریق بهبود به دست آورد. به طور خاص ، کوشش عملیاتی مشخص می کند که چقدر فرصت برای بهبود عملیات وجود دارد و از این طریق هزینه ها را کاهش می دهد - که مستقیماً EBITDA را افزایش می دهد. همه شرکتهای PE با دقت عملیاتی عمل نمی کنند و این یک دلیل اساسی است که چرا ارزش گذاری بین خریداران PE متفاوت خواهد بود. آنهایی که با موفقیت عملیاتی انجام می دهند ، بینش بیشتری در مورد ارزش عملیاتی آنها می توانند اضافه کنند ، بنابراین چند برابر بالاتری را ضمانت می کنند. در مورد کوشش IT ، به دلیل فزاینده نقش فناوری ، نقش آن بسیار مهم تر می شود. نقش کوشش IT شناسایی این است که آیا سیستم های IT می توانند برای دستیابی به پایان نامه سرمایه گذاری شرکت PE ، همراه با ارائه بینش در مورد فرصت های استفاده بهتر از فناوری برای ساده سازی فرایندها ، کاهش هزینه ها یا افزایش وفاداری مشتری ، مقیاس بندی کنند.
Väth: از نظر تاریخی ، دقت کافی در درجه اول به منظور ارائه یک دیدگاه مالی مستقل از شرکت بالقوه نمونه کارها برای تأمین اعتبار یا تأمین اعتبار مجدد اداره بانک انجام شد. امروزه ، عوامل اضافی مانند ارزیابی بازار ، پیش بینی درآمد ، شناسایی و تأیید ایجاد ارزش یا کاهش هزینه برای شرکتهای PE به طور فزاینده ای اهمیت می یابد. عوامل خطر تجاری ناشناخته ، مانند رشد حاشیه درآمد پشتیبانی نشده و عوامل خطر عملیاتی ناشناخته ، مانند کمبود سرمایه گذاری در هزینه های سرمایه ، عدم موفقیت در افزایش محصولات جدید و دست کم گرفتن پیچیدگی حکاکی ، به راحتی می تواند باعث کمبود برنامه تجاری شود ، که این باعث آسیب رساندن به برنامه های تجاری می شودمقدار قبل از بسته شدندقت عملیاتی و تجاری سطح بالاتری از شفافیت مشاغل هدفمند را فراهم می کند. حتی مهمتر: با شناسایی پتانسیل های بهبود دست نخورده مانند بهینه سازی راندمان خرید یا ساده سازی سبد محصول ، دقت کافی می تواند به شرکتهای PE کمک کند تا یک مورد سرمایه گذاری ارزش افزوده ایجاد کنند.
FW: شرکتهای PE در مرحله فوری پس از کسب برای حداکثر رساندن ارزش بلند مدت چه استراتژی هایی را استخدام می کنند؟
SONDAG: یکی از اولین و مهمترین راهکارهای این است که تیم رهبری مناسب در جای خود قرار بگیرد. با این وجود ، دستیابی به پایان نامه سرمایه گذاری می تواند در معرض خطر باشد. برای برخی از تملک ها ، ممکن است تغییرات رهبری لازم نباشد. رهبری برای شرکت در سطح بعدی و این ممکن است تا شش تا نه ماه طول بکشد. یک استراتژی فوری دوم معاشرت گزارش ها و نتایج با تیم مدیریت است. انجام این کار تضمین می کند که همه در همان صفحه هستند نه تنها نه تنهانقاط قوت و ضعف ، بلکه برنامه عملی برای دستیابی به پایان نامه سرمایه گذاری است. یک استراتژی فوری نهایی برای بسیاری از شرکتهای PE ، شروع کار تماس با اهداف دستیابی است. با استفاده از مرحله کوشش ، اهداف دستیابی به هم افزایی مشخص می شود. مهم است.
Väth: ما در سالهای اخیر روندی را شاهد بوده ایم که در آن شرکت های پیشرو PE یک استراتژی مدیریت دستی تر را برای مدیریت و هدایت ارزش در شرکت های پرتفوی خود در نظر می گیرند. شرکت های PE اکنون در کنترل و فعالیت های 100 روزه برای اطمینان از عملیات روزانه دارایی های جدید خود فعال تر هستند. همچنین به نظر می رسد که تمرکز آنها به سمت نظارت بیشتر از جنبه های عملیاتی تغییر می کند. به عنوان مثال ، در حوزه برنامه ریزی ، آنها 100 روز برنامه ای را برای تحقق مزایای کامل پتانسیل های صعودی مشخص شده در فرآیند دقت انجام می دهند. شرکت های PE همچنین به طور فزاینده ای در مرحله پس از کسب ، یا در اوایل مرحله دوم دقت ، به تیم های خارجی و کارشناسان مدیریت عملیاتی به تیم های خود اضافه می کنند. پس از کسب ، این متخصصان وظیفه دارند مقدار مشخص شده به عنوان پتانسیل های صعودی را در فرآیند دقت انجام دهند.
FW: آیا شرایط بازار بر میزان زمانی که شرکت های PE تمایل دارند به شرکت های نمونه کارها خود ادامه دهند ، تأثیر داشته است؟آیا انتظار دارید که این مورد در 12-18 ماه آینده به طور قابل توجهی تغییر کند؟
Väth: از آنجا که زمان خروج بسیار مهم و وابسته به شرایط خاص بازار در صنعت است ، برخی از شرکت های PE مجبور به نگه داشتن شرکت های پرتفوی خود بیش از حد انتظار می شوند ، به ویژه در صنایع تحت تأثیر بحران مالی 2008-2009. این عمدتا به دلیل دو عامل است: ارزش شرکت و علاقه خریدار. ارزش شرکت در بازارهایی مانند صنعت خودرو که به دلیل رو به رشد در سال 2012 و پیش بینی های ضعیف تا متوسط برای سال 2013 بوده است ، متحمل شده است. این منجر به عدم تحقق انتظارات ارزش فروش PE شده است. علاقه خریدار به شرکتهای ضعیف بازار نیز از بین رفته است ، بنابراین مسئله را به هم می پیوندد.
Sondag: بله، شرکت های PE تحت تاثیر قرار گرفته اند - رکود سال 2009 باعث شد که بسیاری از شرکت های PE فراتر از دوره نگهداری برنامه ریزی شده خود ادامه دهند. با توجه به اینکه دوره نگهداری سنتی پنج تا هفت سال است، همه دادهها در مورد تأثیر خاص رکود 2009 هنوز منتشر نشده است. شبیه خرید سهام است. اگر ارزش آن کاهش پیدا کند - احتمالاً سهام را مدت بیشتری نگه دارید تا ارزش دوباره افزایش یابد. با این حال، ترازنامه شرکتها در سه سال گذشته مملو از پول نقد بوده است، که باعث خرید بسیاری از شرکتهای متعلق به PE توسط خریداران استراتژیک شده است. این به کاهش دوره نگهداری برای بسیاری از شرکت های PE کمک کرده است. در مورد 12-18 ماه آینده، من این تغییر قابل توجهی را حداقل برای ایالات متحده نمی بینم. بازارهای بدهی قوی هستند و اگرچه اقتصاد خیلی قوی نیست، اما باثبات بوده است.
شرر: در حال حاضر زمان خروج LBO توسط تعدادی از عوامل هدایت می شود، اما دو عامل غالب هستند. اولین مورد دوره ای است - در دسترس بودن منابع مالی. هنگامی که تامین مالی کمیاب است، خروج به تاخیر می افتد. شاهد کاهش معاملات در سالهای 2008 و 2009 باشید. محیط نرخ بهره پایین کنونی به ایجاد گسترش ارزشها در بین طبقههای مختلف دارایی کمک کرده است و سهام خصوصی از جمله آنهاست. افزایش اعتبار از سوی بانکها، BDCها و CLOها، و همچنین بازار سهام مطلوب، برنامههای پزشکان عمومی برای تحقق بازده پرتفوی خود را تسریع کرده است. دومین عاملی که بر زمانبندی خروج PE تأثیر میگذارد، سکولار است – سرمایه LP کمیاب است، این وجوه اغلب در حداکثر تخصیص به بخش هستند و بازگشت سرمایه یک کاتالیزور ضروری برای جمعآوری یک صندوق جدید است. این روندها با هم دوره های نگهداری را کوتاه می کنند و من انتظار دارم که این روند ادامه یابد.
FW: فناوری تا چه اندازه در به حداکثر رساندن ارزش یک شرکت پرتفوی نقش دارد؟نوسازی یا ادغام زیرساخت فناوری اطلاعات یک شرکت پرتفوی از چه راه هایی می تواند ارزش افزوده داشته باشد؟
Sondag: نه تنها فناوری می تواند در افزایش ارزش نقش داشته باشد، بلکه گاهی اوقات فناوری می تواند ارزش شرکت باشد. به عنوان مثال، شرکت های مبتنی بر داده را در نظر بگیرید که داده ها را جمع آوری، پاکسازی و استخراج می کنند تا نتایج را پیش بینی کنند. صرف نظر از نوع شرکت، سازمان های موفق از فناوری برای تولید داده هایی استفاده می کنند که به تصمیم گیری آموزنده تر کمک می کند. این دید مطمئناً ارزش را افزایش می دهد، به خصوص زمانی که زمان واقعی، خودکار و قابل ارتقا باشد. سرمایه گذاری در هوش تجاری یا راه حل های گزارش معمولاً سرمایه گذاری با بازگشت سرمایه بالا است. همچنین، برون سپاری برخی از کالاهای IT - مانند زیرساخت ها، برنامه های کاربردی پشتیبان - می تواند ارزش را با کاهش هزینه ها افزایش دهد و مهمتر از آن، به فناوری اطلاعات اجازه دهد تا بر ابتکارات استراتژیک تر تمرکز کند. در نهایت، برای برنامههای تجاری کلیدی، اطمینان از بهروزرسانی و مقیاسپذیر بودن آنها باعث افزایش ارزش میشود، زیرا خریدار جدید به سرمایه کمتری برای جبران ریسکها نیاز دارد. بسیار شبیه به خرید خانه - اگر سقف نیاز به تعویض داشته باشد، ارزش آن کاهش می یابد.
Väth: فناوری نقش فزاینده ای مهمی در به حداکثر رساندن ارزش برای شرکت های پرتفوی ایفا می کند، به ویژه در کشورهای پر هزینه. PE ها به سرعت متوجه می شوند کارآمدترین روش برای ایجاد ارزش، تمرکز بر کاهش مواد و هزینه های مستقیم و غیرمستقیم نیروی کار است. کاهش هزینه های مادی و مستقیم نیروی کار را می توان تا حدی با سرمایه گذاری در فناوری های جدید که بهره وری را افزایش می دهد به دست آورد. به زبان ساده، «با کمتر بیشتر انجام دهید». نوسازی و ادغام زیرساختهای فناوری اطلاعات میتواند به عنوان یک سیستم هشدار اولیه برای بازارها و به عنوان یک توانمند برای کاهش هزینههای مادی و غیرمستقیم کار عمل کند. این امر بهویژه برای شرکتهای PE که استراتژی «خرید و ساخت» را از طریق متمرکز کردن عملکردهای غیرمستقیم و افزایش قدرت خرید شرکتهای بین پورتفولیو به منظور کاهش قیمت مواد دنبال میکنند، صادق است.
FW: آیا فکر می کنید شرکت های PE توجه کافی به همکاری نزدیک با تیم های مدیریت شرکت های پرتفوی خود دارند؟این چه تاثیری می تواند بر عملکرد و ارزش عملیاتی شرکت داشته باشد؟
شرر: بهترین همکاری بین صاحبان سهام خصوصی و مدیران مشارکت واقعی است که از نقاط قوت هر حزب بهره می برد. بیشتر شرکت های PE در شرکت ها و تیم های رهبری آنها سرمایه گذاری می کنند ، دقیقاً به این دلیل که نقاط قوت و توانایی های اصلی عملیاتی دارند. اما بهترین شرکتهای PE معمولاً تیم های مدیریت را فراتر از منطقه راحتی خود قرار می دهند. این می تواند به معنای سوار شدن به مجموعه مهارتهای اضافی از طریق استخدام ، پیگیری کانال های توزیع جدید یا مشتریان ، یا فرآیندهای ساده سازی و غیره باشد. این اغلب عامل اصلی ارزش برای ذینفعان یک شرکت است و اهمیت آن را نمی توان بیش از حد مورد تأکید قرار داد.
Väth: چقدر شرکت های PE با تیم های مدیریتی شرکت های پرتفوی خود کار می کنند ، به راه اندازی شرکت PE بستگی دارد. با این حال ، شرکت های PE با مدیریت شرکت نمونه کارها و عملکرد مشاغل بسیار فعال هستند تا از ارزش مورد نظر خود اطمینان حاصل کنند. علاوه بر این ، مدیریت شرکت نمونه کارها می تواند از دانش مالی شرکت PE بیاموزد. به نظر ما ، این یک روند مثبت است که باید منجر به شرکت های PE شود که ارزش نمونه کارها آینده خود را به حداکثر برسانند ، بنابراین بازده را به حداکثر می رسانند. حتی مهمتر از مدیریت فعال شرکت های نمونه کارها این است که خانه های PE بتوانند تیم مدیریت مناسب را پیدا و حفظ کنند تا بتوانند به تنهایی ارزش رانندگی را پیدا کنند.
SONDAG: این در واقع یک تصمیم محاسبه شده توسط شرکت های PE است. برخی از بنگاهها عمداً با شرکتهای پرتفوی خود درگیر نمی شوند و در طی فرآیند فروش این رویکرد را تأکید می کنند تا خودشان را متمایز کنند. سایر شرکت های PE در عملکرد شرکت پرتفوی خود بسیار درگیر می شوند و به صورت هفتگی با مدیریت نزدیک همکاری می کنند. به گفته این ، من احساس می کنم وارد PE 3. 0 شدیم که از رکود سال 2009 خارج شد ، جایی که شرکت های PE متوجه روزهای مهندسی مالی - PE 2. 0 - محدود هستند. این توسط بسیاری از شرکت های PE که مدیران عامل را استخدام می کنند ، که وقت خود را برای همکاری با شرکت های نمونه کارها اختصاص می دهند - در مقابل کار در معاملات ، مشهود است. در مورد چگونگی تأثیر این عملکرد ، بیشتر مدیران عامل برای تخصص صنعت خاص خود استخدام می شوند و بلافاصله ارزش افزوده می کنند. علاوه بر این ، آنها نقش مهمی را بین شرکت PE و شرکت نمونه کارها بازی می کنند و به مدیریت انتظارات و ایجاد سبک کاری مورد نظر کمک می کنند.
FW: در تجربه شما ، شرکت های PE برای تهیه شرکت های نمونه کارها برای خروج چه اقداماتی باید انجام دهند؟مهمترین ملاحظات در تعیین ارزیابی نهایی چیست؟
Väth: در تجربه من ، استراتژی های خروج قبل از مرحله قبل از خرید چرخه معامله برقرار می شود. بیشتر شرکت های PE قبل از ساختن سبد خود ، "لیست کوتاه" از خریداران بالقوه دارند. هنگام تهیه خروج ، شرکتهای PE باید درک روشنی از اینکه آیا استراتژی خروج برای نمونه کارها آنها به عنوان مثال رشد یا یک مورد هم افزایی است ، داشته باشند. نوع مورد و استخر خریدار نقش مهمی در تعیین ارزیابی نهایی خواهد داشت. خریداران شرکت به احتمال زیاد یک پرونده هم افزایی را دنبال می کنند ، یا آنها یک استراتژی "دسترسی به فناوری" یا "حذف رقیب" را دنبال می کنند. از طرف دیگر ، شرکتهای PE به احتمال زیاد به موارد رشد علاقه مند خواهند بود ، در برخی موارد نیز با یک استراتژی "خرید و ساخت" تحقق می یابد. علاوه بر این ملاحظات استراتژیک ، شرکت های PE نیز باید بر تهیه یک "اثبات دقیق و دقیق" و حتی جذاب و جذاب ، به همراه یک مستندات اساسی در مورد فرضیات اساسی و دستاوردهای تاریخی - گزارش ها ، تجزیه و تحلیل KPI ، سوابق آهنگ و غیره - تمرکز کنند. زود. این همچنین باید شامل بررسی فرصت های رشد اضافی و 360 review "از فرصت های هزینه هنوز بدون فشار باشد.
شرر: به طور خلاصه ، بهترین قدم که یک صندوق PE می تواند برای ایجاد ارزش انجام دهد ، پیش بینی و توسعه ویژگی ها در یک تجارت است که آن را به یک ماده ضروری برای برنامه تجاری استراتژیک تبدیل می کند. در صورت خرید استراتژی ها - که پیش بینی آن دشوار است - این قابلیت ها را به خوبی ایجاد می کند و باعث شور و شوق خریدار PE دیگری می شود که از ادامه این پیشرفت و گرفتن استراتژیک بعدی در اطراف هیجان زده است. با توجه به "ارزیابی نهایی" ، عملکرد اساسی همان جایی است که شما باید شروع کنید. یک شرکت نمونه کارها که در حال هدف قرار دادن اهداف خود است ، اعتماد به نفس و اشتیاق را در طی یک فرآیند ایجاد می کند. بستنی روی کیک بازارهای اعتباری خواهد بود. نشان داده شده توسط یک شاخص HY که زیر 5 درصد است ، پول آسان و شرایط آسان ارزش گذاری را گسترش می دهد. با سنج ما ، معاملات میانه بازار دارای چند برابر است که در این دوره از بزرگان پولی یک تا 1. 5 برابر EBITDA است.
سونداگ: از منظر فناوری، من روی چهار چیز تمرکز میکنم، دو مورد استراتژیک و دو تاکتیکی. ابتدا، مطمئن شوید که محیط گزارش شما بالغ است. این ممکن است نیاز به سرمایه گذاری داشته باشد، اما ROI بالا است. توانایی گزارش در مورد معیارهای عملیاتی و مالی مختلف - سود توسط مشتری، محصول و سرعت - بسیار مهم است. همچنین، همه خریداران علاقه مند بلافاصله گزارش های زیادی را برای شروع فرآیند درخواست می کنند، بنابراین این یک راه خوب برای ایجاد یک برداشت اولیه مطلوب است. دوم، برون سپاری خدمات فناوری اطلاعات کالا را در نظر بگیرید. احتمالاً مقداری صرفه جویی وجود دارد و این به فناوری اطلاعات اجازه می دهد تا بر پروژه های استراتژیک بیشتری تمرکز کند. سوم، اطمینان حاصل کنید که به طور کامل با کلیه مجوزهای نرم افزار مطابقت دارید. همه خریداران قبل از امضا باید رعایت کنند، بنابراین این کار را زودتر انجام دهید تا در معرض قرار گرفتن کاهش یابد. در نهایت، همه خریداران میخواهند هزینههای دقیق IT را ببینند. تعجب خواهید کرد که چند شرکت نمی توانند این اطلاعات را تولید کنند.
FW: آیا شرکتهای PE بیشتری در مرحله پیشفروش، بررسی دقیق فروشنده را انجام میدهند؟این فرآیند از نظر شناسایی، کمی کردن و رسیدگی به مشکلات و مواجهه های قبل از شرکت، بررسی توسط خریداران بالقوه چه تاثیری می تواند داشته باشد؟
سونداگ: اگرچه ما اغلب سعی در فروش را نمی بینیم، مطمئناً در چند سال اخیر شاهد افزایش آن بوده ایم. من فکر می کنم ارزش دو برابر است. اول، به شرکت نمونه کارها بینشی در مورد اینکه فرآیند کوشش و کوشش چگونه به نظر می رسد، می دهد، که به نوعی شبیه یک «اجرای خشک» است. این به نوبه خود، به شرکت پرتفولیوی فرصتی برای رسیدگی به مسائل می دهد. اکنون، شرکتهای PE هوشمند این کار را 12 تا 18 ماه قبل از فروش انجام میدهند، که به شرکت پرتفوی آنها زمان کافی برای رسیدگی به خطرات میدهد - نه اینکه فقط رژ لب را روی خوک بگذارند. انجام بررسی جانبی فروش سه ماه قبل از فروش، ارزش را به نصف کاهش می دهد، زیرا فقط مسائل را برجسته می کند و زمان زیادی برای واکنش نمی دهد. دومین حوزه ارزش چیزی است که من آن را "بدون غافلگیری" می نامم. با انجام بررسی جانبی فروش، وقتی خریداران علاقه مند فرآیند دقت خود را اجرا می کنند، نباید غافلگیرکننده باشد.
شرر: در حالی که در اروپا رایج و مورد انتظار است، بررسی دقیق فروشنده همچنان یک جانور نادر در ایالات متحده است. با این حال، هنگامی که ما آن را پذیرفته ایم، حامیان مالی ارزش زیادی پیدا می کنند. این معاملات معمولاً معاملات کوچکتری هستند، جایی که پاک کردن اعداد و بررسی موارد اضافی به کاهش سردردهای پایین دستی کمک می کند. مسئله دروازهها همچنان اعتماد میان طرفهای متقابل است. خریداران شرکتها - متعلق به PE یا غیر آن - انتظار دارند تکالیف خود را انجام دهند و مشاوران مناسب را حفظ کنند. بنابراین، در حالی که یک بسته بررسی دقیق فروشنده به شروع کار کمک می کند، همچنان یک پیش درآمد برای کار در دست است.
نکته: با افزایش پیچیدگی معامله، بررسی دقیق جانبی فروش به گام مهمی در مرحله پیش فروش تبدیل میشود و ما دریافتیم که شرکتهای PE بیشتری در حال انجام بررسیهای لازم در سمت فروش هستند - حداقل در اروپا. Due Diligence یک دیدگاه مستقل از شرکت نمونه کارها را به شرکت PE و خریداران بالقوه ارائه می دهد. این دیدگاه مستقل می تواند برای شناسایی و تعیین کمیت خطرات احتمالی معامله قبل از شروع فرآیند معامله استفاده شود، که این فرصت را برای شرکت PE فراهم می کند تا خطرات را در مراحل اولیه کاهش دهد تا ارزش معامله را افزایش دهد. مهمتر از آن، می توان از آن برای شناسایی و تعیین کمیت پتانسیل صعودی استفاده نشده استفاده کرد که می تواند به عنوان اهرمی برای افزایش قیمت فروش استفاده شود.
ویلیام شرر مدیر عامل گروه پوشش حامیان مالی Houlihan Lokey است. او در دفتر این شرکت در نیویورک مستقر است، جایی که به هماهنگ کردن تعامل شرکت با انواع سهام خصوصی و صندوق های تامینی کمک می کند. آقای شرر قبل از پیوستن به Houlihan Lokey، تامین مالی و معاملات M& A را با شرکتها و سرمایهگذاران مالی در طیفی از صنایع انجام داد. او نزدیک به سه دهه تجربه به عنوان بانکدار و مدیر سرمایه گذاری دارد. آقای شرر مدرک B. S. در اقتصاد از دانشگاه کالیفرنیا در ریورساید و MBA از دانشگاه کالیفرنیا در برکلی. با او می توان از طریق 497 4278 +1 (212) یا از طریق ایمیل: wsherer@hl. com تماس گرفت.
Uwe Väth در PWC در عمل مشاوره مدیریت ، مستقر در Frankfurt Am Main شریک است. آقای Väth در سال 2004 به تیم خدمات معاملاتی PWC پیوست و نقش اساسی در ایجاد تمرین دقیق عملیاتی داشت. قبل از پیوستن به PWC ، آقای Väth در درجه اول در صنایع پلاستیک و کالاهای مصرفی کار می کرد. وی که در درجه اول در زمان کار خود در PWC کار می کرد ، بازسازی عملیاتی و بهبود و حکاکی ها را انجام داد ، در سال 2012 به عمل مشاوره مدیریت منتقل شد و در آنجا بیشتر به خدمت به بازار سهام خصوصی و ارائه ارزش معاملات به مشتریان خود توجه کرده است. وی را می توان با +49 (0) 69 9585 3150 یا از طریق ایمیل با وی تماس گرفت: uwe. vaeth@de. pwc. com.
مت سونداگ مدیر ارشد دفتر شیکاگو West Monroe Partners است. وی مسئول گسترش و تعمیق پیشنهادات منحصر به فرد شرکت به بازار سهام خصوصی ، از جمله خدمات ادغام و کسب آن است. آقای Sondag با سهام خصوصی و خریداران استراتژیک درگیر یا آماده سازی برای سرمایه گذاری و خرید کار می کند. او به خریداران با پیش پرداخت فناوری اطلاعات و دقت عملیاتی و همچنین پروژه های پس از شاهد (فعالیت های ادغام و حکاکی) کمک می کند. علاوه بر این ، او با شرکت های پرتفوی همکاری می کند تا ارزش عملیاتی را از طریق ابتکارات فناوری اطلاعات هدایت کند. آقای Sondag را می توان با شماره 1 (312) 980 9446 یا از طریق ایمیل تماس گرفت: msondag@westmonroepartners. com.