در طول دوران حرفهایام، تقریباً در هر محیطی که میتوانید تصور کنید، کار کردهام. اما از استارتآپ کوچکی که از جعبههای متحرک برای میزها استفاده میکرد تا یک موسسه غولپیکر جهانی با صدها هزار کارمند، یک چیز مشترک همه آنها وجود دارد: همکار فضول.
بنابراین، احتمالاً شرط مطمئنی است که در حرفه خود نیز با این گونه چالش برانگیز روبرو خواهید شد - اگر قبلاً چنین نکرده اید. خوشبختانه، بیشتر اوقات، یک همکار فضول چیزی بیش از آزار نیست. اما هر چند وقت یکبار، با یک همکار بسیار کنجکاو روبرو می شوید که از یک خط عبور می کند. و اگر موقعیت را با دقت مدیریت نکنید، می تواند مشکلاتی را برای حرفه شما ایجاد کند.
در اینجا سه همکار فضول کلاسیک، بعلاوه نحوه برخورد در صورت مواجهه با یکی از آنها آورده شده است.
1. گوینده تبدیل شده
بیشتر اوقات، Chatty Cathys بسیار بی ضرر هستند و بخشی عادی از فرهنگ اداری شما هستند. از گپ زدن کنار کولر آبی درباره برنامههای آخر هفتهتان تا فکر کردن در مورد آنچه که همکارانتان برای جلسه بزرگ بعدی تیم آماده میکنند، گفتگوی دوستانه راهی عالی برای شناخت همکارانتان در سطح شخصیتر و به اشتراک گذاشتن کمی درباره خودتان است.، هم.
اما گاهی اوقات، شخصی وجود دارد که از این پچ پچ اتاق استراحت به نفع خود استفاده می کند. در اینجا یک مثال از اوایل کار من وجود دارد: زمانی که من در دفتر تازه کار بودم و سعی می کردم همه را بشناسم، به نظر می رسید که یک زن واقعاً تلاش می کند تا "داستان واقعی" را در مورد نحوه کار مکان به من ارائه دهد. از جمله آخرین اخبار در سیاست اداری و شایعات. در طول راه، او از من خواست که او را در پروژه های خودم تکمیل کنم، و من آسیبی را در اعتماد به او ندیدم.
تا، یعنی چند ماه بعد. من یک پروژه بزرگ را شروع کرده بودم و قرار بود یافتههایم را به رئیسم ارائه کنم، وقتی فهمیدم که او این کار را به عهده گرفته است تا در ارائه من به من کمک کند. او داوطلب شد تا با رئیسم تماس بگیرد تا مطمئن شود که من در مسیر درست هستم (که من خوب بودم) - اما در عوض، او وارد عمل شد و تمام اعتبار کار سخت من را به عهده گرفت.
نحوه برخورد
بیایید با آن روبرو شویم: اطلاعات قدرت است و همکاران پرحرفی تشنه قدرت از هر اطلاعاتی که شما به اشتراک می گذارید برای به دست آوردن برتری استفاده می کنند. بنابراین، هنگامی که یک همکار کنجکاو شما را می سوزاند - خواه ایده های شما را بدزدد یا علاقه پنهانی شما به باب را در حسابداری در کل طبقه سوم فاش کند - می توانید با نگه داشتن مکالمات خود در چت های سریع و دوستانه جلوی این قدرت بازی را بگیرید.
پس از این تجربه، به این نکته اشاره کردم که مکالمات اداری خود را با این زن به حداقل برسانم. من همچنین همیشه برای مواقعی که در گوشهای قرار میگرفتم، حقایقی داشتم: یک دفترچه یادداشت میبردم یا یک «ایمیل مهم» در ذهن داشتم تا بتوانم مودبانه خود را از گفتگو در مواقع لزوم معاف کنم.
2. The Lingerer-Turned-Lurker
در آخرین کارم، من کاملاً در یک صفحه گسترده - یا بدتر از آن، نوشتن یک ایمیل - غرق میشدم و متوجه میشدم که دفتر همه چیز را به آرامی کنار میز من میگذراند.
در ابتدا، من چیزی در مورد آن فکر نکردم (به غیر از، جدی، آیا این مرد کاری برای انجام دادن ندارد؟). اما یک روز، در حالی که یک ایمیل حساس به مشتری می نوشتم، از این احساس وحشتناک غرق شدم که کسی مرا تماشا می کند. برگشتم و همکارم درست پشت سرم ایستاد و در حال نوشتن ایمیلم بود! بدتر از آن، او در واقع شروع به ارائه پیشنهاداتی در مورد آنچه باید بگویم کرد.
متأسفانه، این یک اتفاق مجزا نبود: من در هر دفتری که در آن کار کردهام، کمین کردهام. و در حالی که نه، شما نباید چیزی داشته باشید که نمی خواهید رئیستان آن را روی صفحه نمایش شما بخواند، هر کسی که به حریم خصوصی شما نفوذ کند (و توصیه های ناخواسته ای ارائه دهد) فوق العاده خسته کننده است.
نحوه برخورد
اگر کسی قصد دارد دماغش را در کار شما بگذارد، با جاسوسان تماس بگیرید. بعد از آن واقعه، هر بار که این مرد از راه میرسید، به او اشاره میکردم که کاری را که انجام میدادم متوقف کنم، با او روبرو شوم و مودبانه بپرسم که چگونه میتوانم به او کمک کنم. چند بار وقتی او را در حال خواندن از روی شانه ام گرفتم، به شوخی به او گفتم که اگر آن ایمیل برای خواندن او باشد، قول دادم یک نسخه برایش بفرستم. و این کار را انجام داد: پس از چند درگیری مانند آن، کمین او فروکش کرد.
3. طرفدار تبدیل شده
داشتن همکارانی که از کار شما قدردانی می کنند بسیار عالی است. در حالی که قدردانی توسط رئیستان عالی است، احترام همسالانتان یک پیروزی بزرگ است – که تشخیص این نوع همکار فضول را به خصوص سخت می کند.
در اوایل کارم، پیشنهاداتی به رویههای تیمم داده بودم که در نهایت در سراسر شرکت بهطور گسترده مورد پذیرش قرار گرفت. یکی از همکارانم که چند سال جوانتر بود، بهویژه تحت تأثیر قرار گرفت و از من خواست که تمام «رازهای» خود را با او در میان بگذارم تا او نیز بتواند بازی خود را افزایش دهد. در ابتدا، من متملق شدم - چه کسی نخواهد بود؟
اما ، قبل از مدت طولانی ، آن چاپلوسی با خفه کردن هم مرز بود. او شروع به سایه زدن من در هر پروژه ممکن کرد و حتی سعی کرد از سبک نوشتن من تقلید کند. در حالی که بیشتر اوقات تقلید یک شکل صمیمانه از چاپلوسی است ، در یک محیط کار رقابتی که همه سعی می کنند خود را از بسته جدا کنند ، داشتن کپی کربن از خود دقیقاً ایده آل نیست.
نحوه برخورد
یک دفتر کارگر دارید؟جداول را روی او بچرخانید. در مورد من ، به جای اینکه به همکارم فرصتی برای دنبال کردن پله های من بدهم ، از او پرسیدم که آیا می توانم در او پیگیری کنم. من وقت کمتری را صرف جزئیات روش های خود کردم و بیشتر از او پرسیدم که چگونه او به یک مسئله نزدیک می شود. وقتی او از من پرسید که چگونه من با یک مشتری یک وضعیت حساس را اداره می کنم ، من با گفتن او که گیر کرده ام پاسخ می دهم. سپس ، من از او توصیه می کنم که در مورد ایجاد یک ایمیل یا نحوه آماده سازی برای یک مکالمه تلفنی دشوار آماده شود.
میدونی چیه؟این کار خوبی است که من کردماو در این کار بسیار خارق العاده بود و ما در نهایت یاد گرفتیم که به طور مؤثر همکاری کنیم و در نتیجه سبک های کار منحصر به فرد خودمان را توسعه دهیم.
در حالی که کنجکاوی ممکن است عذاب گربه را هجی کند ، لازم نیست برای حرفه شما نیز همین کار را انجام دهد. عقل خود را در مورد خود نگه دارید و از این نکات برای حفظ سطح احترام سالم بین شما و همکاران دلسوز خود استفاده کنید.
عکس افرادی که از Shutterstock کار می کنند.
جنیفر وینتر یک نویسنده ، سردبیر و مشاور شغلی مستقل است. او 14 سال تجربه جنگی شرکتی خود را ترجمه می کند تا به دیگران کمک کند تا در مشاغل خود حرکت کنند و برای موفقیت خود طرفداری شوند. برای مذاکره در مورد افزایش یا نوشتن ایمیل مناسب برای رئیس خود به کمک نیاز دارید؟دختر شما جنیفر است. اطلاعات بیشتری در مورد خدمات وی در وبلاگ خود ، با FearlessJenn یا او را در توییتر FearlessJenn دنبال کنید.