هدف هر معامله گر یافتن بهترین نقاط ورود و خروج است. متأسفانه همیشه امکان یافتن این نقاط وجود ندارد. گاهی اوقات، حتی بهترین معاملهگران فقط برای ادامه ریزش دارایی مالی، این کاهش را خریداری کردهاند.
در این مقاله برخی از بهترین شاخص های ورود و خروج برای معامله انواع دارایی ها را شناسایی می کنیم.
تجارت چگونه کار می کند
معاملات روزانه فرآیند کلی خرید و فروش دارایی های مالی با هدف ایجاد سود کوتاه مدت است.
این به طور قابل توجهی با مفهوم کلی سرمایه گذاری متفاوت است. سرمایه گذاری فرآیند خرید دارایی های کم ارزش و امید به افزایش ارزش آنها در دراز مدت است.
سرمایه گذاران می توانند معاملات خود را برای چند هفته یا حتی چند سال نگه دارند. در واقع، وارن بافت بیش از سه دهه است که کوکاکولا را در کارنامه خود دارد.
معامله گران بیشتر بر قیمت کلی دارایی متمرکز هستند و به مسائل اساسی مانند ارزش گذاری، رشد درآمد و روند صنعت اهمیت نمی دهند. به عبارت دیگر، آنها هر دارایی را به شرطی معامله می کنند که قیمت گذاری آن مناسب باشد.
معامله گران با خرید دارایی که انتظار می رود قیمت آن افزایش یابد، درآمد کسب می کنند. آنها همچنین از طریق کوتاه کردن سهامی که انتظار دارند قیمت آن همچنان به نزول خود ادامه دهد، درآمد کسب می کنند. به این ترتیب، آنها به ندرت سوگیری طولانی مدت از یک دارایی دارند،
معامله گران چگونه نقاط ورود و خروج را شناسایی می کنند
یک سوال رایج این است که مردم چگونه بهترین نقاط ورود و خروج را شناسایی می کنند. چندین رویکرد برای این وجود دارد.
اول، برخی از معامله گران بر انجام تحلیل اقدام قیمت تمرکز می کنند. اینجاست که آنها به سادگی روی قیمت یک دارایی تمرکز می کنند و سپس الگوهای منحصر به فرد را شناسایی می کنند. دو نوع الگو، شمعدان و الگوهای نمودار هستند.
الگوهای شمعدانی آنهایی هستند مانند دوجی، حرامی، و الگوهای صعودی و نزولی که از نظر تاریخی معنایی دارند. به عنوان مثال، زمانی که یک الگوی چکشی شکل میگیرد، معمولاً به این معنی است که قیمت دارایی احتمالاً برگشتی صعودی خواهد داشت.
دوم، الگوهای نموداری وجود دارد که چیزی به معاملهگران میگوید. این الگوها به دو الگوی ادامه و معکوس تقسیم می شوند. هنگامی که یک الگوی ادامه اتفاق می افتد، معمولاً به این معنی است که قیمت به افزایش یا کاهش ادامه خواهد داد.
از سوی دیگر، اگر یک الگوی معکوس اتفاق بیفتد، به این معنی است که روند شروع به تغییر خواهد کرد. نمونه هایی از الگوهای نمودار محبوب عبارتند از: پرچم صعودی و نزولی، گوه های بالا و پایین، و الگوی سر و شانه.
چرا باید بهترین نقاط ورود و خروج را پیدا کنید
سؤال متداول دیگر این است که چرا یک معامله گر باید بر یافتن بهترین امتیازات ورودی و خروج در معاملات تمرکز کند. پاسخ این موضوع نسبتاً ساده است. هنگامی که شما قادر به یافتن بهترین نقاط ورود و خروج هستید ، این باعث افزایش پتانسیل سود شما می شود.
به عنوان مثال ، اگر قیمت سهم یک شرکت در یک دوره خاص از 30 دلار به 20 دلار کاهش یافته باشد و شما معتقدید که آن را به عقب می اندازد ، شناسایی مکانی که در آن گزاف گویی می شود به طور قابل توجهی ایده آل است.
به همین ترتیب ، اگر سهام در حال افزایش باشد ، مکانی را که در آن کوتاه خواهید بود ، خوب خواهد بود. اگر می توانید در شناسایی موقعیت های ورودی و خروج کامل باشید ، این بدان معنی است که برای کسب درآمد در مکان خوبی خواهید بود.
شاخص ها برای یافتن موقعیت های ورود و خروج: کدام یک بهترین است؟
شاخص های فنی ابزاری هستند که با استفاده از محاسبات ریاضی محاسبه می شوند که به معامله گران کمک می کند تا بتوانند سهام یا یک جفت ارز را خریداری کنند. امروز صدها نفر وجود ندارد. برخی از آنها توسط معامله گران وال استریت بسیار شناخته شده و مورد استفاده قرار می گیرند. دیگران توسط معامله گران توسعه یافته و مورد استفاده قرار می گیرند.
انواع مختلفی از شاخص های فنی وجود دارد. به عنوان مثال ، شاخص های روند وجود دارد که معامله گران در استراتژی های پیروی از روند خود استفاده می کنند.
به عنوان مثال ، اگر سهام در حال افزایش باشد و بالاتر از میانگین حرکتی خاص باشد ، به این معنی است که معامله گر با ماندن طولانی ایمن خواهد بود. هنگامی که قیمت شروع به حرکت زیر این میانگین متحرک می کند ، یک علامت خطر پدیدار می شود.
بنابراین ، اجازه دهید ما به برخی از بهترین شاخص ها نگاه کنیم تا به شما در یافتن موقعیت های ورودی و خروج کمک کنیم.
میانگین حرکت
میانگین متحرک یک شاخص فنی است که به طور متوسط قیمت یک دارایی را در یک دوره زمانی خاص مشاهده می کند. MA ساده اساسی ترین نوع میانگین ها است زیرا تمام مقادیر را به طور یکسان مقایسه می کند. به همین ترتیب ، تمایل به تاخیر قابل توجهی دارد.
انواع دیگر میانگین های متحرک عبارتند از نمایی ، وزن با وزن ، صاف ، وزنی و حداقل مربعات. در اینجا می توانید لیست نسبتاً قابل توجهی از MAS پیدا کنید.
به طور متوسط در حال حرکت ، وقتی قیمت پایین تر یا بالاتر از حد متوسط حرکت می کند ، می توانید تجارت خرید یا فروش را شناسایی کنید. همچنین می توانید با بررسی کراس اوورها همانطور که در زیر آمده است ، این نقاط را پیدا کنید.
گروههای بولینگر
استفاده از باند های بولینگر برای یافتن نقاط ورود و خروج امکان پذیر است. برای مبتدیان ، گروههای بولینگر سه خط هستند که میانی آن میانگین متحرک و این دو انحراف استاندارد است.
هنگامی که قیمت از خط میانی حرکت می کند و برعکس همانطور که در زیر آمده است ، تجارت خرید مشخص می شود.
MACD شاخصی است که از میانگین های متحرک به دست می آید. به سادگی میانگین های متحرک را به نوسانگر تبدیل می کند.
بنابراین، هنگامی که دو خط در زیر خط خنثی هستند، سیگنال خرید ظاهر می شود. از سوی دیگر، سیگنال فروش زمانی ظاهر میشود که متقاطع زمانی اتفاق میافتد که قیمت بالاتر از خط خنثی باشد.
ایچیموکو کینکو هیو
ایچیموکو یک شاخص پیشرو است که چندین خط دارد. چندین استراتژی برای استفاده از آن برای یافتن نقاط ورود و خروج وجود دارد.
به عنوان مثال، زمانی که قیمت به بالای ابر ایچیموکو حرکت می کند، یک نقطه صعودی پیدا می شود. از سوی دیگر، معامله فروش زمانی پیدا می شود که قیمت به زیر ابر حرکت کند.
نوسانگر تصادفی
Stochastic یک نوسان ساز است که دارای دو خط است. بیشتر برای شناسایی سطوح خرید و فروش بیش از حد استفاده می شود.
در حالت ایدهآل، سیگنال خرید زمانی ظاهر میشود که به سطح فروش بیش از حد میرسد، در حالی که سیگنال نزولی زمانی رخ میدهد که به سطح بیشخرید میرود.
شاخص قدرت نسبی
RSI محبوب ترین اسیلاتور در بازار است. این در درجه اول برای شناسایی سطوح معاملات بیش از حد خرید و فروش بیش از حد استفاده می شود.
یک سیگنال صعودی زمانی ظاهر می شود که به سطح فروش بیش از حد می رسد و بالعکس. با این حال، مانند تمام نوسانگرها، این سیگنال ها می توانند نادرست باشند.
خلاصه
همیشه نمی توان بهترین نقاط ورود و خروج را پیدا کرد. در واقع، یافتن معاملهگری که هر بار این نقاط را پیدا کند تقریبا غیرممکن است.
با این حال، استفاده از این ابزارها می تواند به شما کمک کند تا به یک معامله گر بهتر تبدیل شوید. تنها کاری که باید انجام دهید این است که تمرین کنید و بهترین راه را برای نزدیک شدن به آنها ببینید.
قابل ذکر است: شاخص سوپرترند. این ابزار دقیقاً زمان خرید و فروش را به شما می گوید. متأسفانه، به دلیل اینکه به طور گسترده شناخته شده نیست، اغلب به شاخص های دیگری برای پشتیبانی از تحلیل خود نیاز دارد، بنابراین در حال حاضر، ما آن را شایسته قرار گرفتن در میان "بهترین ها" نمی دانیم.